در عرف و در سنتهای ملتها برای هر مناسبت بهخصوص تبریک و مبارک باد گفته
میشود. کلمه مبارک و تبریک را در مصطلحترین صورت و مردمیترین شکل آن
باید به آرزوی خیر و برکت معنا کرد. هر چیزی که دارای خیر و منفعت باشد
دارای برکت است و از اینرو شایان تبریک و تهنیت است. حال هر چه این مناسبت
و این رخداد، عامتر و در بین جامعه فراگیرتر باشد این تبریک بزرگتر و
انگیزانندهتر است. تبریک به مناسبت اعیاد ملی و یا مذهبی از این دست
تبریکات و یا بهتر بگوییم سرفصلهاست. چرا که عید، روز نو شدن و تازه شدنها
است. نقطه تحول انسانی و اجتماعی است. نقاطی است که به تکامل اجتماع شتاب
بیشتری میدهد. بیشترین انگیزشها را دارد. گفتیم روز نو و روز
تازه شدنها. یعنی میلاد و تولدی دیگر. برای هر کدام تبریک و تهنیتی و البته
جشنی. اما وقتی صحبت از سالگرد تأسیس یک سازمان رزمنده و پیشتاز میکنیم
این میلاد، بزرگداشت روح و جوهر رزم و ایستادگی یک خلق و هویت واقعی انسانی
است امسال به جشن پنجاه سالگی تأسیس سازمان پرافتخار مجاهدین خلق ایران
نشستهایم. پنجاه سال غرور و افتخار. پنجاه سال سربلندی و سرفرازی. پنجاه
سال ایستادگی و مقاومت. پنجاه سال فدا و قربانی بیچشمداشت در مقدم موکب
آزادی خلق ایران. کافی است که برگهای زرین تاریخ این پنجاه سال
را ورق بزنیم و آثار این خیر و برکت را در این میلاد و تولد جستجو کنیم. از
روز نخستین که حنیف کبیر این بذر شجره طیبه را در جامعه ایران کاشت تا به
همین امروز که شاهد بالندگی و رشد این شجره در سراسر ایران و جهان هستیم،
این سازمان مسیر صعب گردنههای سیاسی، بینالمللی و منطقهای را با قدرت و
اقتدار پشت سرگذاشته است. با دو دیکتاتوری چکمه و عمامه چنگ در چنگ بوده
است. در این مسیر از فدای حداکثر نهراسیده است. معادلات منطقه و جهان آن را
نلرزانده است. زد و بندهای سیاسی و خیانتها هم براو کارگر نبوده، محاصره و
شکنجه و اعدام اسیران هم گرد تسلیم و ذلت بر چهره این سازمان ننشانده است.
راز و رمز این استواری و ماندگاری را قبل از هر چیز باید در ایدئولوژی
این سازمان یافت. پنجاه سال پیش بنیانگذاران کبیر، سازمانی را بنیان نهادند
که برای اولین بار در تاریخ ایران زنگارهای شرک آلود استثماری را از چهره
اسلام انقلابی زدود. حنیف کبیر ...ادامه این مطلب زیبا را بخوانید
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر