اطلاعیه شورای ملی مقاومت ایران |
۱۳۹۴ مرداد ۹, جمعه
ایران- مريم رجوي: تخريب نمازخانه اهل سنت در تهران يك اقدام ضد اسلامي، فرقه گرايانه
خانم #مريم رجوي، رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران، تخريب نمازخانه اهل سنت در پونك تهران را يك اقدام ضد اسلامي، فرقه گرايانه و جنايتكارانه توصيف كرد و عموم مدافعان حقوق بشر و #آزادي مذهب و عقيده و جامعه جهاني به ويژه كشورهاي #اسلامي و اروپايي و آمريكا را به اعتراض عليه آن فراخواند.
تخريب اين نمازخانه در حالي صورت مي
گيرد كه رژيم آخوندي به رغم وجود شمار زيادي از #اهلسنت در #تهران، آنها را
از داشتن مسجد محروم كرده است و از ساختن مسجد توسط آنها نيز به شدت
جلوگيري كرده است.
۱۳۹۴ مرداد ۸, پنجشنبه
ایران- پیام مریم رجوی به جلسه ای در کنگره آمریکا
اخیراً رژيم آخوندي نقض حقوق بشر
درایران را افزایش داده است. اعدامها، از جمله اعدامهای علني بهطور گسترده
صورت میگیرد و زندانيان سياسي را مورد حمله و اذيت و آزار قرار ميدهند.
از سوي ديگر محاصره ضدانساني عليه ليبرتي را شدت بخشيدهاند.
مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت ایران |
ما از چند هفته پيش و در
آستانه توافق اتمي رسما به وزير خارجه آمريكا و دبيركل ملل متحد و ديگر
مسئولان دست اندركار هشدار داديم كه رژيم ايران از دولت عراق خواسته است،
محاصره ليبرتي و تدابير سركوبگرانه عليه آن را شدت بخشد و خواستار مداخله
آنها براي جلوگيري از اين وضعيت شديم كه البته هيچ ترتيب اثري به آن داده
نشد.
حقيقت اينست كه ملاها به دلیل ضعف كامل، پای توافق اتمي آمدند. نارضايتي مردم، ايران و فعاليت و افشاگري مقاومت و از سوي ديگر فشار تحريمهاي بين المللي آنها را وادار به ورود به مذاكرات كرد.
با اين همه، بزرگترين ضعف سياست مماشات با رژيم ايران و اين توافق سكوت نسبت به مسأله حقوق بشر و سركوب در ايران و سلطهجويي ملاها در منطقه است. اما تاريخ نشان داده مماشات با قدرتهاي فاشيستي چه عاقبت فاجعهباري دارد.
نه مماشات با اين رژيم راه حل است، نه چشم دوختن به جناحهاي دروني آن.
اما جايگزين مماشات، جنگ نيست. بلكه تغيير رژیم در ايران به دست مردم و مقاومت ايران است. اين تنها تضمين حل بحران هستهیي رژيم ملاهاست.
از اين رو در شرایط كنوني ما براي يك سياست مسئولانه و قاطع در قبال رژيم ايران يعني مهمترين تهديد منطقه و جهان امروز تأكيد ميكنيم. اين سياست عبارت است از:
اولاً، مسدود كردن همه راهها و شكافهايي كه آخوندها با استفاده از آن ميتوانند به بمب دست يابند.
ثانيا به رسميت شناختن ارادة مردم ايران براي سرنگوني فاشيسم ديني در ايران و استقرار دموكراسي و حاكميت مردم.
ثالثاً خلع يد از رژيم ايران و اخراج پاسداران و نيروي تروريستي قدس از منطقه بويژه از عراق و سوريه.
حقيقت اينست كه ملاها به دلیل ضعف كامل، پای توافق اتمي آمدند. نارضايتي مردم، ايران و فعاليت و افشاگري مقاومت و از سوي ديگر فشار تحريمهاي بين المللي آنها را وادار به ورود به مذاكرات كرد.
با اين همه، بزرگترين ضعف سياست مماشات با رژيم ايران و اين توافق سكوت نسبت به مسأله حقوق بشر و سركوب در ايران و سلطهجويي ملاها در منطقه است. اما تاريخ نشان داده مماشات با قدرتهاي فاشيستي چه عاقبت فاجعهباري دارد.
نه مماشات با اين رژيم راه حل است، نه چشم دوختن به جناحهاي دروني آن.
اما جايگزين مماشات، جنگ نيست. بلكه تغيير رژیم در ايران به دست مردم و مقاومت ايران است. اين تنها تضمين حل بحران هستهیي رژيم ملاهاست.
از اين رو در شرایط كنوني ما براي يك سياست مسئولانه و قاطع در قبال رژيم ايران يعني مهمترين تهديد منطقه و جهان امروز تأكيد ميكنيم. اين سياست عبارت است از:
اولاً، مسدود كردن همه راهها و شكافهايي كه آخوندها با استفاده از آن ميتوانند به بمب دست يابند.
ثانيا به رسميت شناختن ارادة مردم ايران براي سرنگوني فاشيسم ديني در ايران و استقرار دموكراسي و حاكميت مردم.
ثالثاً خلع يد از رژيم ايران و اخراج پاسداران و نيروي تروريستي قدس از منطقه بويژه از عراق و سوريه.
۱۳۹۴ مرداد ۷, چهارشنبه
ایران- مسعود رجوی، گنجینه ونابترین پروردهٴ دامان شرف خلق
که عشق آسان نمود اول ولی...
گفتند میآیی... کبوترانههای شوق را بر
بهارخواب شبنم فرش دلهامان، دانههایی از آرزو پاشیدیم. زیباترین افقها را
آویز سرک کشیدنهای نگاههایمان کردیم. پچپچههایمان را با امید آب دادیم.
تنها واژه هایمان، در یکی شدن دستها، عطر شیرین محبت بود، تنها خداحافظی
هایمان، سلام. رفتن نمیشناختیم؛ هر چه بود آمدن بود که آمدنیها را
میآورد....
پرواز بزرگ رهبر مقاومت از تهران به پاریس
پرواز تاریخساز مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران به پاریس |
روز هفتم مرداد ۱۳۶۰ رهبر مقاومت ایران، آقای مسعود رجوی، طی یک عملیات بزرگ و قهرمانانه با یک پرواز بسیار پرریسک و خطر از قلب پایگاه یکم شکاری تهران به پاریس پرواز کرد. این پرواز چند روز پس از
اعلام تأسیس شورای ملی مقاومت در تهران توسط آقای رجوی، صورت گرفت. پروازی
بهمنظور معرفی و تثبیت شورای ملی مقاومت بهمثابه تنها جایگزین دموکراتیک
برای رژیم ضدبشری خمینی و تضمین انقلاب نوین ایران.
این پرواز سرمنشأ تحولات و پیشرفتهای بزرگی در پهنه سیاسی و بینالمللی برای مقاومت ایران و افشای جهانی دشمن ضدبشری شد.
این پرواز سرمنشأ تحولات و پیشرفتهای بزرگی در پهنه سیاسی و بینالمللی برای مقاومت ایران و افشای جهانی دشمن ضدبشری شد.
عاشقان
آزادی و پشتیبانان مقاومت ایران وقتی خبر چنین پیروزی درخشانی را شنیدند،
شاد شدند و در هر کجا که بودند، ازجمله در زندانها و شکنجهگاههای رژیم،
آنرا به یکدیگر تبریک گفتند. دلیل این شادی و سرور در سراسر ایران چه
بود ؟ جز اینکه قبلاز هر چیز سرنوشت انقلاب نوین خود را تضمینشده
مییافتند.
این پرواز البته کار
بسیار پر ریسک و خطری بود که تصمیمگرفتن در باره آن بسا دشوار و حتی
غیرممکن مینمود. زیرا خمینی ضدبشر تمامی قوای سرکوبگر خود را بسیج کرده
بود تا با تمام توش و توان به مصاف انقلاب بشتابد و با انقلاب و مردم
ایران تصفیهحساب بکند. و البته که این محاسبه چندان هم بیاساس نبود و چه
بسا که با کوچکترین اهمال، مرتجعان حاکم به قصد پلید خود دست مییافتند.
از اینرو تصمیم برای پرواز بزرگی که در هفتم مردادماه سال 60 انجام شد،
بسیار خطیر و سرنوشتساز بود.
آنشب موسی خیابانی
ملتهب و بیقرار، در یکی از پایگاههای مرکزی سازمان در تهران، مدام در طول
اتاق قدم میزد و مرتب تکرار میکرد: خدایا جواب مردم را چه بدهیم؟ اگر
خدای نکرده اتفاقی بیفتد، جواب مردم را چه بدهیم؟ هیچکس تا آنزمان موسی
را اینچنین نگران و ملتهب ندیده بود. او که از بسیاری کورانهای نفسگیر و
حوادث خونبار و خطیر، با صلابتی شگرف عبورکرده و بهمثابهی لنگر تشکیلاتی
مجاهدین به سایرین نیز آرامش و اطمینان قلب میبخشید.
موسی خیابانی سردار شهید خلق |
کمی آن سوتر شهید اشرف رجوی
نیز، ساکت، اما ملتهب و مضطرب، گوش بهزنگ تلفنی داشت که قرار بود، بهصدا
درآمده و خبری بدهد». راستی که ساعتها و لحظات طاقتفرسایی بود.
گرانبهاترین سرمایه جنبش و انقلاب، یعنی مسعود، میبایستی از دروازه یک خطر
بسیار بزرگ عبور میکرد. او از قلب پایگاه یکم شکاری در فرودگاه مهرآباد
تهران، با یک هواپیمای نظامی بوئینگ 747 بهپرواز درآمده و قرار بود خروج
سلامت او از محدوده هوایی ایران و نیز عبور سلامت تا مقصد نهایی بهاطلاع
پایگاه فرماندهی رسانده شود، اما ساعتهای طولانی میگذشت و هنوز هیچ خبری
نبود. تااینکه سرانجام پس از یک انتظار نفسگیر، زنگ پایگاه بهصدا درآمد و
خبر شعفانگیز استقرار رهبر مقاومت مسعود رجوی درپاریس و شروع کنفرانس
مطبوعاتی وی را اطلاع داد. درپاریس، چرخهای بزرگترین پراتیک سیاسی مقاومت،
یعنی شکل دادن یگانه آلترناتیو دموکراتیک (شورای ملی مقاومت ایران)،
برگزاری و اداره اجلاسیههای شورا و تصمیمگیریهای مهم آن و نیز افشای
گسترده رژیم نامشروع خمینی آغازشده بود.
سرهنگمعزی
میگوید: «هرچه زمان بیشتری از این پرواز میگذرد، ضرورت آن بیشتر آشکار
میشود و بهتر فهمیده میشود که از این طریق چه ضربهیی بهکمر رژیم خورد.
مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران و سرهنگ خلبان بهزاد معزی |
امیدوارم، درآیندهیی نهچندان دور بتوانم امانت بزرگ مردم ایران را که
بهسلامت بهپاریس رساندم، دوباره بهایران و بهآغوش خلق برگردانم تا
امانت، سالم بهدست صاحبان آن برسد». کامل آنرا اینجــــــا بخوانید.
ایران- خمینی- قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 یک نسل کشی شقاوت آمیز
قتل عام زندانیان سیاسی در سال 1367
راستی که جهان خبردار نشد که خمینی ملعون و عمله و اکره پس مانده او خامنه ای جلاد و سایر دایناسورهای برآمده از اعماق قرون چه برسر #جوانان و ملت مظلوم #ایران آوردند، چه جنایتها و ظلمهایی که روا داشتند، چه گل هایی پر پر شد، چه ارزوهایی که فنا شد، چه مادرانی داغ دارشدند، چه خانواده هایی که بی سرپرست شدند و چه وجدانهایی که جریحه دار شد ....
اعتراف تکاندهنده پس از25ساله به قتلعام سال67
چه کسی نمی داند که این دژخیمان ضد بشر به معنای واقعی کلمه انسان نیستند، این جلادان رحم ندارند، این حکومت قرون وسطایی اصلا مثل گوسفند با انسانها رفتار می کند ...البته که همه می دانند ، انکس که نمی داند نامردان ، بی عدالتان، مماشات گران هستند که برروی خون مردم ایران با این اخوند ها بند وبست و معامله میکنند ولی تاریخ مسیر خود را در صعود به قله حق و عدالت طی خواهد کرد و روز حسابرسی برای همه این جنایتها و کشتارها فرا خواهد رسید و آنروز است که #خمینی هیولا در قعر گور تاریکش بلرزد و #خامنه ای و سایر جلادان و هم کاسه های مماشات گرغربی و شرقی شان که چشمشان را بر اینهمه خونریزی بسته اند تاوان آنرا به دادخواهی مردم ایران پس خواهند داد .
خاوران مزار شهیدان مجاهد خلق و مبارزان راه آزادی در سال 67
مسعود رجوی :
بحث اصلا برسر این نیست که خمینی چند نفر را اعدام کرده است . بحث این هست
که چه کسانی راباقی گذلشته است .مگر خمینی جنایتکار حدومرزمی شناسد. باید
به این مسئله پاسخ داد. این
اخوند های رذل و جنایت پیشه ، آنقدر از خون جوانان ایران نوشیده اند که نمی دانند شراب خون می خورند یا آب ...آیا در حکومت آخوند ها قانون و
حساب و کتابی هست؟ هرگز. بدون شک هرکس باور نکند خمینی و حکومت آخوندی را
نشناخته است. سری بزنیم به مرداد 67 که در زندانها بر سر جوانان ایران چه
گذشت، ازروز ی که خمینی وارد ایران شد تا الان ...قتل عام ها به کجا کشیده شده است، نسل کشی به کجا کشیده شده است، حتی از دوران بربریت هم عبور کرده
است .احکام خمینی دجال در سال 1367 برای قتل عام زندانیان سیاسی گویای عمق این جنایت هولناک تاریخ ایران است.....ادامه ....
۱۳۹۴ مرداد ۶, سهشنبه
ایران-مجاهدین خلق- نقش ماندگار قتل عام شدگان سال ۶۷
آنانکه برتارک قله عشق وفدا میدرخشند در خاوران آرمیده اند
خاوران- مزار هزاران هزار جوانان وطن قتل عام شده به دست خمینی جلاد |
27سال از قتلعام زندانیان سیاسی میگذرد و همچنان 2اثر کاملاً متضاد در برابر میلیونها نگاه گرم خودنمایی میکند. 2اثر با 2ریشه و 2اندیشه سراپا متفاوت.
ممکن است بگویید آنچه قتلعام 67 را از سایر جنایتهای
ضدبشری متمایز و برجسته میکند شقاوتی است که مشابهاش تا کنون دیده نشده
است. هیچ حاکم و خودکامهیی حاضر نیست زندانی سیاسیاش را _که پیشتر در
محکمه خودش به مدتی حبس محکوم کرده بود_ پس از 7سال شکنجه، ناگهان حلقآویز
کند. آنهم نه یکی دو زندانی یا بخشی از زندانیان یک بند؛ که در یک اقدام
سراسری و همآهنگ، زندانیان سیاسی همه شهرها و مناطق را در سراسر کشور!
بیشک اگر پرونده 67 را باز کنیم، از شدت شقاوت شیخ و شعبده پاسداران، بسا نفسها که در سینهها حبس و چه قلبهایی که به حنجره میرسند؛ اما با این همه، یک واقعیت مانند الماس میدرخشد. واقعیتی که در گذر ایام نه رنگ باخت، نه زنگار گرفت و نه کهنه شد. پدیدهیی بینظیر، خارقالعاده و بهغایت استثنایی.
بیشک اگر پرونده 67 را باز کنیم، از شدت شقاوت شیخ و شعبده پاسداران، بسا نفسها که در سینهها حبس و چه قلبهایی که به حنجره میرسند؛ اما با این همه، یک واقعیت مانند الماس میدرخشد. واقعیتی که در گذر ایام نه رنگ باخت، نه زنگار گرفت و نه کهنه شد. پدیدهیی بینظیر، خارقالعاده و بهغایت استثنایی.
آنجا که «شیخ» و «دد» و «دیو» و «دار» آمیخته بود، تا سقف فلک «ستاره» آویخته بود.(2)
فواره و سیلوارهیی از ستارگان در آسمان مرداد.
این همان خلق جدید است.
اثری که در هیچ بازاری پیدا نمیشود و در حوزه فهم بسیاری از سیاستبازان و بازاریان سیاسی نمیگنجد.
این همان خلق جدید است.
اثری که در هیچ بازاری پیدا نمیشود و در حوزه فهم بسیاری از سیاستبازان و بازاریان سیاسی نمیگنجد.
پس با نگاهی و یادی از روزهای قتلعام سال67، با هم به قضاوت بنشینیم و ببینیم کدامیک قویترند!
تابلو ابلیس و مرگ و خنجری بر گلوی جوانهها؟ یا خروش و خیزش و رویش ترانهها؟ ....ادامه .....
تابلو ابلیس و مرگ و خنجری بر گلوی جوانهها؟ یا خروش و خیزش و رویش ترانهها؟ ....ادامه .....
اشتراک در:
پستها (Atom)